از جنون این عالم بیگانه را گم کردهام
آسمان سیرم، زمین خانه را گم کردهام
نه من از خود، نه کسی از حال من دارد خبر
دل مرا و من دل دیوانه را گم کردهام
چون سلیمانم که از کف دادهام تاج و نگین
تا ز مستی شیشه و پیمانه را گم کردهام
از من بیعاقبت، آغاز هستی را مپرس
کز گرانخوابی سر افسانه را گم کردهام
طفل میگرید چو راه خانه را گم میکند
چون نگریم من که صاحب خانه را گم کردهام؟
به که در دنبال دل باشم به هر جا می رود
من که صائب کعبه و بتخانه را گم کردهام
نظرات شما عزیزان:
وب خوبي داريد به منم يه سربزنيد مرسي.
تاریخ: پنج شنبه 1 اسفند 1392برچسب:طفل میگرید چو راه خانه را گم میکند,چون نگریم من که صاحب خانه را گم کردهام؟,از جنون این عالم بیگانه را گم کردهام,
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور
آخرین مطالب